سرراست

انتقام جق هایی که زدم

جی هان که سرمایه گذاری موفقی کرده سه تا سوئیت کوچک خریده و صاحبخانه جوانی شده.. یه روز اتفاقی یو ناری دختری که همکلاسی دوران دبیرستانش بوده رو میبینه دختری که حسابی قلدر بود و اذیتش میکرد و حالاااا اون صاحبخونه این دختر شده اما خودش خبر نداره...!! آیا جی هان میتونه انتقام اون دوران رو بگیره؟

پایان

یک سال پیش

قسمت آخر (80)

دنیای بدون کیر

یه روز بیدار شدم و دیدم بدون هیچ موبایل و وسیله ای توی یه دنیای عجیب افتادم که پرِ کص و کَپَل هستش ...بعدش با چندنفر آشنا شدم...فهمیدم یه قدرت دارم که دخترا رو حشری می کنه...

پایان فصل اول

یک سال پیش

قسمت 75 پایان فصل اول

حراج خانم

بدو بدو حراجِ خانم! جین هونگ که کار پاره وقتی توی یک فروشگاه پیدا کرده از روز اول کاریش با همکاراش اتفاقات عجیبی رو تجربه میکنه روزی سکسی و جذاب با شروع کار جدید...

پایان

یک سال پیش

قسمت آخر (44)

فکرهای بد دخترونه

این دو دختر مین جی و یونا از 17سالگی همیشه بهترین دوست های همدیگه بودن... از یک روز به بعد این رابطه شکل متفاوتی به خودش گرفت..! بعد از خواب وحشی عجیب مین جی در مورد یونا رابطشون تبدیل به چیزی غیر از بهترین دوست هم بودن شد. فکرهای بدی که چندوقتی میشه توی فکرشون رشد میکنه سر انجام به کجا خواهند رسید؟

پایان

یک سال پیش

قسمت آخر (61)

فروشگاه توت فرنگی

من از طریق کارم پول جمع کردم تا یک گوشی بخرم از توی دیوار فروشنده رو پیدا کردم و بهش زنگ زدم و همدیگه رو دیدیم. فروشنده یه دختر مو قرمز بود که موقع تحویل گوشی زمانی که خواست اونو توی باکس بذاره با یه چیزی عوضش کرد و به من تحویل داد اما من نفهمیدم! وقتی توی خونه جعبه گوشی رو چک کردم سوپرایز شدم! دهنت رو گاااااییـ....

پایان

یک سال پیش

قسمت آخر (25)

شکار مامان

سانگ هیون مدرس آکادمی یک روز صدای آه و ناله سکسی که از اتاق سخنرانی میومد به گوشش رسید.. اون ناله ها از زنی بود که شبیه مامانشه...

پایان

یک سال پیش

قسمت آخر (99)

محله ی داف پرور

شش تا دوست که از دوران کودکی باهم توی یک کوچه بزرگ شدن داستان هایی بینشون هست که خیلی دوست داشتنیه و هرکسی دلش میخواد توی این محله زندگی بکنه...

پایان

یک سال پیش

قسمت آخر (47)

رانندگی با کیر

ووجین تنها کارمند مرد توی مهدکودکه. کار اصلی او رانندگی با اتوبوس مدرسه ست. یه روز که با اپلیکیشن مهد کار میکرد یه قابلیت جذاب پیدا کرد. یعنی با این قابلیت میتونم معلم ها و والدین بچه هارو مدیریت کنم؟! چه خفننن!!!

پایان

یک سال پیش

قسمت آخر (56)

مرد جرقه ای

مرد جرقه ای با قدرتی که توی دستش داره میتونه با لمس کردن هرکسی اون رو به تله ی حشری شدن بندازه...

پایان

یک سال پیش

قسمت آخر (45)

زندگی با میلف تنها و دخترش

مین بعد از تلاش برای پیدا کردن یه کار درست و حسابی و مکانی برای زندگی توی خونه یه میلف تنها و دخترش که دوست دوران کودکیش هست زندگی میکنه هر سه اونها زندگی خوبی کنار هم داشتن تا وقتی که توی موقعیتی قرار میگیرن که خیلی عجیبه و همه چیز بینشون تغییر پیدا میکنه...

پایان

یک سال پیش

قسمت آخر (33)

پری دریایی

در اوج همه گیری کرونا و کمبود پرسنل درمان به دستور وزارت بهداشت تمامی دانشجویان رشته پزشکی موظف به انجام خدمات به شهروندان کشور شدن. دانشجوی سال اول پزشکی هوانگ ماموریت گرفت برای یکسال به روستایی اعزام بشه در اولین دیدارش از دریا یه چیزی میبینه که اصن نگم براتون.. از داستان و صحنه های نابش لذت ببرید

پایان

یک سال پیش

قسمت 102.5

سلیطه ای در آپارتمان

در اواخر دهه 1920 در سئول یک زوج ژاپنی یه طوری باهمدیگه سکس میکنن که براشون اهمیتی نداره منی که تعمیرکار ساختمونشون هستم جلوم سکس میکنن و به تخمشون هم نیست ولی داستان اصلی زن مرموزیه که به زودی باهاش آشنا میشید....

پایان

یک سال پیش

قسمت آخر (30)

سعی کن حشری نشی!

بوی شیرین آغوش مادر...این پسر مثل دوران بچگی با مادرش روی یه تخت میخوابید تا اینکه یه حرف عجیب از مادرش شنید: من میتونم همه چی بهت بدم پسرم.

پایان

یک سال پیش

قسمت آخر (50)

تفریحات سکسی تابستان

تفریحات سکسی تابستان برای من وقتی اتفاق می افته که کل تابستون رو در حال خوشگذرونی باشم... بالاخره بعد از ده سال تصمیم گرفتم به زادگاهم برگردم تا دوستمو ببینم میخوام جوری این تعطیلات رو بترکونم که هیچوقت فراموشش نکنم..!

پایان

یک سال پیش

قسمت 115 - راه رسیدن به تو (قسمت آخر)

دخترهای حشری سئول

پسری که قهرمان داستان ماست. به عنوان یه کسی که توی سئول زندگی میکنه به مدرسه برگشته. دخترهایی از روستا های اطراف برای یادگیری گویش سئولی پیش اون جمع میشن. شنیدیم دانش آموز های سئولی به سکس داشتن معروفن! این درسته؟!!

پایان

یک سال پیش

قسمت آخر (45)

شهربازی و کوس های راضی

پسری که عاشق شهربازیه توی شهربازی هم کار میکنه یک روز اتفاقی یک کارت پیدا میکنه که توانایی کنترل زن هارو بدست میاره که زندیگیش کاملا تغییر پیدا میکنه...

پایان

یک سال پیش

قسمت آخر (44)

سفر در زمان

فکر میکردم سفر در زمان یا تسخیر جسد فقط واسه توی فیلم هاست ولی وقتی چشم هامو بعد از مرگ بر اثر تصادف باز کردم نوه یک خانواده چائیل بودم از این به بعد یه زندگی جدید..موفق و پر از کص های ناب قراره داشته باشم..نمیذارم هیچ کصی از زیردستم بپره...

پایان

یک سال پیش

قسمت آخر (63)

بقا در جزیره با نامادری

"مامان همیشه آمادست تا کمکت کنه." یک روز یهویی توی یه جزیره متروکه گیر افتادیم و برای فرار باید با نامادریم کارهای زشتی انجام میدادیم...

در حال پخش...

یک سال پیش

قسمت آخر (30)